سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
خورشید حسن
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : دوشنبه 91 بهمن 9
زمان : ساعت 10:12 صبح

 

ماه ربیع آمد و فصل بهار شد

بلبل ترانه خوان به سر شاخسار شد

آثار وجد در همه جا آشکار شد

سیمرغ بخت با دل شوریده یارشد

روشن همه جهان شده زانوار سرمدی

پرگشته کائنات زعطر محمدی

خورشید حسن از افق دلبری دمید

فصل خزان گذشت و بهاری دگر رسید

جان فسرده باده جانانه سرکشید

بی مایه ناز یار گرانمایه را خرید

آنشب کسی ز کوچه دلها عبور کرد

کز مقدمش زمین و زمان غرق نور کرد

گر شیعه بر تمام خلایق سرآمد است

یا روز حشر شامل الطاف سرمد است

سوی بهشت یکسره در رفت و آمد است

این اعتبار از کرم آل احمد ست

شکر خدا که جمله مسلمان احمدیم

دلدادگان صادق آل محمدیم

 




برچسب ها: امام صادق(ع) (3)، | نظر


جاری عشق
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : چهارشنبه 91 شهریور 22
زمان : ساعت 12:35 عصر

 

ای نابترین سرود هستی 

معنای تمام حق پرستی

ای رود همیشه جاری عشق

ای علت ماندگاری عشق

ای رونق کار و بار دانش

سرسبز ترین بهار دانش

ای چشمه روشن حقایق

مولای من ای امام صادق

دست همگان بود فقیرت

ما جمله غلام بو بصیرت

کی از در خود مرا برانی

آقای وفا و مهربانی

آنقدر که خُلق و خوت نیکوست

دلبسته توست دشمن و دوست

افسوس که قلب تو شکستند

دستان گره گشات بستند

آن دشمن پست بی اصالت

حرمت ننهاد سن و سالت

بی شال و ابات ظالمانه

می برد کشان کشان شبانه

دشنام زدشمنت شنیدی

آنشب پی مرکبش دویدی

با پای برهنه بین جاده

خصم تو سوار و تو پیاده

گه لعن بنی امیه کردی

گه یاد غم رقیه کردی




برچسب ها: امام صادق(ع) (3)، | نظر


بمناسبت شهادت امام صادق(ع)
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : جمعه 89 مهر 9
زمان : ساعت 12:23 صبح

ای بقیع ای روز وشب رویای من

ای حریمت قرب او ادنای من

وادی توازطوی برده سبق

خاک پاکت صفحه سینای من

اشک وچشم وسینه ودل از غمت

باده و جام و خم و مینای من

هجر –غربت- بزم بی شمع و چراغ

هر سه یکجا گشته جانفرسای من

روز و شب از دوریت ای با صفا

اشک در چشم و به لب آوای من

نور زهرا آن مه مدفون تو

چلچراغ خلوت شبهای من

خاک پای مجتبایت ای بقیع

مرحمی بر این دل شیدای من

ناله های سید سجاد تو

شد شررافروخت سر تا پای من

قبر باقر گر ندارد بقعه ای

لیک باشد جنت الماوای من

گردی از خاک قدوم صادقت

توتیای چشم نابینای من

جان دهم بهر وصال کوی تو

آری آری این بود سودای من

صد چو شیرین در رهت فرهاد وش

صدچو مجنون در پی لیلای من

گشتم اما وای من افشانشد

مهبط آن سر ناپیدای من

مانده اندر بغض نایم این نوا

وای من زهرای من زهرای من

منتظر این شعر مهر یار بود

تومگو آمد برون از نای من




برچسب ها: امام صادق(ع) (3)، | نظر بدهید



مرجع دریافت قالب ها و ابزارهای مذهبی
Design By : Ashoora.ir


 

پایگاه جامع عاشورا