سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
وفات حضرت زینب
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : شنبه 90 خرداد 28
زمان : ساعت 1:4 عصر

سبک:وای اگر هجران آید به میان یا شوم کمان یا بمیرم (حاج محمود کریمی)

عمر من امشب آید به پایان،یک سال و نیم است من سیرم از جان

با تن خسته قلب شکسته،می آیم امشب سویت حسین جان

سالار زینب

هر روزِ بعدت، آشفته احوال،بهر من ای گل گردیده یک سال

این تن خسته گشته ز هجرت،همچون پرستویی بی پر و بال

سالار زینب

باخاطراتی داغ از شراره،در بستر دارم یادواره

بایاد کوچه بایادسیلی،بایاد گوش بی گوشواره

سالار زینب

یاد آن دم که مادر زمین خورد،با چشم خود دیدم که پدر مرد

یاد آن لحظه که سوی مسجد،دشمن اورا دست بسته می برد

سالار زینب

یاد میخ داغ و تازیانه،یاد کبودیه روی شانه

یاد پهلو و دست شکسته،یاد غسل و تشییع شبانه

سالار زینب

یاد کوفه و بابای خسته،روی خونین و فرق شکسته

مجتبی و آن تشت پر از خون،یاد تابوتی در خون نشسته

سالار زینب

بعد از آن شبهای بی ستاره،راهی غربت گشتم دوباره

تا رسیدم من به غاضریه،ناگهان دل شد پر از شراره

سالار زینب

خیل صیادان از ره رسیدند،گلهای باغ زهرا را چیدند

مُردم همان دم که پیش چشمم،سر از حسین من می بریدند

سالار زینب

دیگر چه گویم از کوفه و شام،از تازیانه،سنگ،سر بام

بزم شراب و حرف کنیزی،ضربه سیلی طعنه و دشنام

سالار زینب

تا ابد خون گریم از دودیده،دیدن کجا و حرف شنیده

وای از شب که درآن خرابه،مهمان ما شد راس بریده

سالار زینب

 

 




برچسب ها: حضرت زینب(س) (2)، | نظر


ولادت حضرت زینب(س)
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : جمعه 90 فروردین 19
زمان : ساعت 6:34 عصر

 

سحر که باد صبا بی قرار می آمد

بهار طی نشده  نوبهار می آمد

صدای چلچله از شاخسار می آمد

به باغ سبز ولا گلعزار می آمد

محیط عرش چراغان ز نجم و کوکب بود

چراکه فاطمه چشم انتظار زینب بود

شعاع نور رخش تا ستاره بالارفت

شمیم عطر خوشش سوی کوه و سحرا رفت

دمی که خنده کنان روی دست مولا رفت

صدای هلهله ها تا به عرش اعلا رفت

لبش شکفت چو گل دخت میر بدر و حنین

دمی که رفت در آغوش مهربان حسین

مقام قرب ملائک ز ذکر یارب او

هزار هاجر و مریم  مقیم مکتب او

مقام صبر کجا و مقام و منصب او

نهفته سر جلی بین نام زینب او

نه این که زین اب است اوکه زین -الله است

همیشه نام خوشش با حسین همراه است

که گفته ات که اسیری امیر هستی تو

به شام و کوفه علی در غدیر هستی تو

به دست بسته چنان شرزه شیر هستی تو

قیام خون خدا را سفیر هستی تو

من حقیر کجا,وصف عزت تو کجا

قلم کجا و بلندای همت تو کجا




برچسب ها: حضرت زینب(س) (2)، | نظر



مرجع دریافت قالب ها و ابزارهای مذهبی
Design By : Ashoora.ir


 

پایگاه جامع عاشورا