سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
کلمینی فاطمه
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : چهارشنبه 99 دی 3
زمان : ساعت 8:46 صبح

معنی آیات قرآن مبینی فاطمه
بهترین تفسیر اِنَّ المتقینی فاطمه

سر زده از آستین من اگر دست خدا
تو همان دست نبی در آستینی فاطمه

در بیان شان تو اوصاف ناکارآمدند
کی توان گفت آنچنان یا اینچنینی فاطمه

اشک های تو قد محراب را خم کرده است
سِرِّ سر بر مهر سجاده نشینی فاطمه

دیدنت تسبیح یکصد دانه چشم من است
وجه تسبیح خدا روی زمینی فاطمه

تو یگانه وحدت رفته به باب کثرتی
در مقام کوثری بالاترینی فاطمه

بارها با چشم خود دیدم که هنگام سحر
هم کلام حضرت روح الامینی فاطمه

آه بر لب، خار درچشم، استخوانم در گلو
چشم وا کن تا که حالم را ببینی فاطمه

کاسه صبرم لبالب شد لب از لب باز کن
کلمینی کلمینی کلمینی فاطمه




برچسب ها: فاطمیه (1)، اشعارفاطمیه (1)، | نظر بدهید


بد به دلت راه مده
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : دوشنبه 93 اردیبهشت 15
زمان : ساعت 11:14 عصر

می رسد فصل ظفر بد به دلت راه مده
می شود دفع خطر بد دلت راه مده
اینهمه نذر و دعا,آنهمه ختم صلوات
می کند زود اثر بد به دلت راه مده
از درشتی و قد و هیکل بتها نهراس
با خلیل است تبر بد به دلت راه مده
ما در این دایره امر به وظیفه هستیم
با خدا هست ثمر بد به دلت راه مده
جان من در همه احوال توکل باید
جزم کن عزم سفر بد به دلت راه مده
نیل اگر هست یقین معجز موسی هم هست
از خطرها بگذر بد به دلت راه مده
کاش چشمت به سیاهی شب عادت نکند
شده نزدیک سحر بد به دلت راه مده
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
باز آید ز سفر بد به دلت راه مده
((باز من مرده شما زنده))ببینید چه زود
رسد از یار خبر بد به دلت راه مده




برچسب ها: پند (7)، | نظر


با ولایت تا شهادت-یاعلی
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : یکشنبه 92 دی 8
زمان : ساعت 1:26 عصر

شهر یثرب غرق سوز و آه بود

فصل فقدان رسول الله بود

عاقبت چشم پیمبر بسته شد

قلب زهرا و علی بشکسته شد

تا نبی آماده پرواز شد

سوی آلش باب فتنه باز شد

در سقیفه عده ای سنگر زدند

پشت پا بر بیعت حیدر زدند

آتشی از کینه بر افروختند

قامت طوبی جنت سوختند

بارش شلاق باریدن گرفت

داس هم تصمیم گل چیدن گرفت

چشم اهل آسمان در خون نشست

تا که زهرا را عدو پهلو شکست

باز هم این بغض ها پایان نیافت

تیغ بران شد سر مولا شکافت

مرتضی جون جانب مینو گرفت

کشتی دین خدا پهلو گرفت

تا که یکتا مرد عالم آرمید

موسم جولان نامردان رسید

عشق را از پشت با خنجر زدند

مجتبی را ضربه از همسر زدند

هر که بغضی داشت از آل کسا

بی درنگ آمد به دشت نینوا

تا که کار کفر و دین بالا گرفت

مرتضی چشمان زهرا را گرفت

بچه های فاطمه پرپر شدند

آل هاشم یک به یک بی سر شدند

شد سر خون خدا برنیزه ها

زلف او در دست طوفان شد رها

اهل بیت او تک و تنها شدند

عاقبت آواره صحرا شدند

بعد آن هم جمله آل مصطفی

گشته هر یک کشته زهر جفا

تا که دست ظلم روزی از قضا

جام زهری ریخت در کام رضا

از شرار زهر آن طاغوت پست

آتشی در جان مولامان نشست

بین حجره ناگهان از پا فتاد

زیر لب ورد زبانش یا جواد

تا لب لعلش به خون آلوده شد

بعد عمری عاقبت آسوده شد

بعد او هم خدعه و فتنه گری

بود برجا تا امام عسگری

تکیه بر دیوار بد عهدی زدند

حرف از نابودی مهدی زدند

لیک اینبار از عنایات خدا

درپس پرده نهان شد یار ما

از نگاه اهل فتنه گشت دور

شد ذخیر تا رسد روز ظهور

گرچه دیگر دشمنش جانی نداشت

لیک گویا راه پایانی نداشت

در همه ادوار فتنه گشت و گشت

تابپا شد فتنه هشتاد و هشت

دشمنی و جهل  با هم ساز شد

بار دیگر فتنه ای آغاز شد

فتنه جو آماده پیکار شد

بار دیگر کربلا تکرار شد

روز عاشورا شد و آن شد که شد

آنچنان در شهر تهران شد که شد

فتنه ها رنگ و لعابش فرق داشت

پاسخ هل من...جوابش فرق داشت

لیک دشمن اشتباهی محض کرد

شیعه را کوفی و شامی فرض کرد

این همه اخلاص و غیرت را ندید

چشم بینا و بصیرت را ندید

یک نفر با او نگفت از روی عقل

نقشه های تو ندارد بوی عقل

این همه نادانیت از روی چیست؟

بی خرد اینجا که شهر کوفه نیست

عاقبت دیدی سرت بر سنگ خورد

فتنه سبز تو مهر ننگ خورد

با عنایات خدا و رهبری

شد نه دی افتخار دیگری

بار دیگر یک زمستان شد بهار

ماند ایرانی در اوج اقتدار

صحبتی دارم در آخر با ولی

با ولایت تا شهادت...یاعلی

 




برچسب ها: انقلاب (4)، | نظر


چقدر نام تو زیباست اباعبدالله(ع)
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : پنج شنبه 92 دی 5
زمان : ساعت 10:10 صبح

نام تو ورد زبانهاست اباعبدالله

سند بندگی ماست اباعبدالله

بی جهت نیست که اینقدر کرامت داری

مادرت حضرت زهراست اباعبدالله

چون عیان است چه حاجت به بیان،نام شما

سّر آرامش جانهاست اباعبدالله

بارها گفته ام و بار دگر می گویم

حرمت قبله دلهاست اباعبدالله

کربلا گفتم و افتاد هوایش به سرم

دیدنش آرزوی ماست اباعبدالله

حرفی از روضه رضوان نزنم اینجا چون

کربلا جنت اعلاست اباعبدالله

جای شک نیست که دردانه الله تو ای

از عنایات تو پیداست اباعبدالله

بوی سیب حرمت مستی دیگر دارد

چه شرابی ست که اینجاست اباعبدالله

شب جمعه حرمت سینه زنی می چسبد

شور با نام تو غوغاست اباعبدالله

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

سّری از عالم بالاست اباعبدالله

راه بندان ورودی حرم می گوید

زائری غرق تماشاست اباعبدالله

به زمین خورده ای اما بخدا تا به ابد

علم توست که بر پاست اباعبدالله

هرکسی می شنود در دل خود می گوید

چقدر نام تو زیباست اباعبدالله

 




برچسب ها: ماه محرم (3)، امام حسین (1)، | نظر


احساس پدرانه
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : چهارشنبه 92 آبان 8
زمان : ساعت 11:55 عصر

مانند عشقی که به فرزندش، پدر  دارد

آقا زحال و روز عبد خود خبر دارد

آنگونه که من می شناسم صاحب خود را

حاشا دمی چشم از غلام خویش بردارد

پر می شود از یوسف مصری مسیری که

یک روز از آن یار ما قصدگذر دارد

هر چه جمال و دلبری دارند مه رویان

ارباب ما حسن و ملاحت بیشتر دارد

هم صحبت خورشید باید زود برخیزد

با یار هرکه صحبتی دارد سحر دارد

پیمودن راه سعادت سخت ودشوار است

این راه عشقست و هزاران درد سر دارد

اما به حکم با (کریمان کارآسان است)

بگذشتن ازاین جاده راهی ساده تر دارد

خواهی اگر یابی سعادت کربلایی شو

آنجا که یک خورشید و یک قرص قمر دارد

کرببلا یعنی اسیری،عشق،جانبازی

مَحرم شد آنکو کام خشک و چشم تردارد

دنبال مال و مکنت دنیا نمی گردد

هرکس زاشک روضه در دیده گهر دارد

در انتهای این غزل مرثیه می خوانم

از پیکری که نهصد و پنجاه اثر دارد

اصلا نیازی نیست روضه بازتر باشد

یاران حسین فاطمه عزم سفر دارد

هرکس که بنشیند به زیر سایه لطفش

ای منتظر از آتش دوزخ سپر دارد




برچسب ها: امام حسین(ع) (5)، ماه محرم (3)، | نظر


عده ای غیرتشان در شرف تبخیر است
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : پنج شنبه 92 شهریور 7
زمان : ساعت 10:46 عصر

عده ای غیرتشان در شرف تبخیر است

مگر امروز بجنبیم که فردا دیر است

نوش داروی پس از مرگ ندارد سودی

دل که بیمار شود موعظه بی تاثیر است

نکنیم امر به معروف نه نهی از منکر

کار این جامعه آقا به همین ها گیر است

تو به من هیچ نمی گویی و من هیچ به تو

گوئیا عادت کوفی همه جا واگیر است

لحظه ای دیر شود قافیه را باخته ایم

خوف و احساس خطر لازمه تغییر است

مشکل اصلی ما شیوه نشر غلط است

ورنه اسلام در این مسئله بی تقصیر است

راه درمان فقط ای جان برادر عمل است

بی عمل خطبه و منبر همه بی تاثیر است

عوض تربیت عامل قرآن و حدیث

 فکر ما نقش و نگار و روش تحریر است

بی جهت نیست که این شهر پر از دار و درخت

اینقدردر نظر رهگذران دلگیر است

((قافله رفت و تو در خواب و بیابان در پیش))

حال بنشین و بگو آنچه شده تقدیر است

وای اینبار اگر که به کسی برنخورد

مزد انگشت قلم گیر دم شمشیر است

خواستم فاش بگویم چه خبر هست ولی

جمله ,در مصلحت اندیشی من زنجیر است




برچسب ها: پند (7)، | نظر


بعضی ها
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : سه شنبه 92 شهریور 5
زمان : ساعت 2:19 عصر

خداکند نشوم هم کلام بعضی ها

که لعنت است جواب سلام بعضی ها

اگر چه خادم بیت اله اند اما هست

به سوی کفر قعود و قیام بعضی ها

به طرز خوردن  شام و شراب مربوط است

اصول و فقه و حلال و حرام بعضی ها

تمام فتنه عالم به دست این آل است

که هست در کف شیطان لجام بعضی ها

خدا گواست ز فعل حرام روئیده

تمام نطفه و لحم و عظام بعضی ها

شده تمام ؛ جنایات مصر و سوریه 

به نام شیعه و سنی به کام بعضی ها

زخون شیعه پاراچنار تا بحرین

اضافه کن همه بر اتهام بعضی ها

هر آنکه در صدد اختلاف ادیان است

یکی ست منطق او با مرام بعضی ها

جوان شیعه اگر با بصیرتی نکند

بعید نیست بیفتد به دام بعضی ها

نظر به آیه ((بَل هُم اَضَلّ)) کن و بنگر 

خدا چه گفته به وصف مقام بعضی ها

شبیه عاقبت موج و صخره نزدیک است

سقوط سلطنت و انهدام بعضی ها

خدا کند که بیاید امام غایب ما

به هم زند ز پی و بن نظام بعضی ها

به این دلیل نکردم به نامشان تصریح

که داشت مشکل تطهیر نام بعضی ها




برچسب ها: بیداری اسلامی (1)، | نظر



مرجع دریافت قالب ها و ابزارهای مذهبی
Design By : Ashoora.ir


 

پایگاه جامع عاشورا