باز امشب مرغ طبعم لب زهم وا می کند
شرح مسجد رفتن امروز آقا می کند
بس که سنگین است این موج مصیبات عظیم
نقل هر مصراع آن پشت قلم تا می کند
الغرض بگشود حیدر تا که درب خانه را
عزم مسجد رفتنش با نام زهرا می کند
هر قدم تسبیح گویان سوی مسجد شد روان
عرش و فرش است اینکه از غم نای و نجوا می کند
بر مناره ایستاده معنی خیر العمل
صوت زیبای اذانش باز غوغا می کند
رو به محراب نیایش ایستاده روح دین
وقت وصل است و نماز خویش بر پا می کند
در قیام و در قعود و در رکوع و در سجود
همچو مجنون آن به آن او یاد لیلا می کند
نا گهان ملعونی از نسل زنا زائیدگان
می کشد شمشیر و قصد جان مولا می کند
ضربتی بر فرق حیدر می زند کز سوز آن
شعله ها جا دردل دریا و صحرا می کند
جز شهادت نیست پایان کمال عدل و داد
مرتضی با خون خود این نکته امضا می کند
نغمه فزت و ورب الکعبه را سریست که
کربلا با حضرت عباس معنا می کند
برچسب ها: امام علی(ع) (10)، | نظر بدهید