نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : یکشنبه 89 شهریور 14
زمان : ساعت 3:40 صبح
جرمم تماشا می کنی مثل همیشه
در عفو غوغا می کنی مثل همیشه
عبد بدی هستم ولیکن باز هم تو
با من مدارا می کنی مثل همیشه
غرق گناهم لیک می دانم دوباره
دردم مداوا می کنی مثل همیشه
پرونده ام اینجاست پیش رویت آیا؟
نا خوانده امضا می کنی مثل همیشه؟
گشتم،عمل مستوجب لطفت ندارم
اما تو پیدا میکنی مثل همیشه
خاموش بهرم آتش خشم جحیمت
بانام زهرا می کنی مثل همیشه
وقت گرفتاری که پیش تو می آیم
از من گره وا می کنی مثل همیشه
از بار عصیان من نمی بخشم خودم را
تو باز حاشا می کنی مثل همیشه
هر گاه می نالم به درگاهت زنفسم
دل را تسلا می کنی مثل همیشه
من بنده ام کارم گنه گردیده اما
تو کار مولا میکنی مثل همیشه
با اینکه می دانی حسابم سخت گشته
از چه تقلا می کنی مثل همیشه
من دور گردم ازتو اما باز هم تو
در من تجلا می کنی مثل همیشه
از بس کریمی قطره قطره اشک من را
در اجر دریا می کنی مثل همیشه
در عفو غوغا می کنی مثل همیشه
عبد بدی هستم ولیکن باز هم تو
با من مدارا می کنی مثل همیشه
غرق گناهم لیک می دانم دوباره
دردم مداوا می کنی مثل همیشه
پرونده ام اینجاست پیش رویت آیا؟
نا خوانده امضا می کنی مثل همیشه؟
گشتم،عمل مستوجب لطفت ندارم
اما تو پیدا میکنی مثل همیشه
خاموش بهرم آتش خشم جحیمت
بانام زهرا می کنی مثل همیشه
وقت گرفتاری که پیش تو می آیم
از من گره وا می کنی مثل همیشه
از بار عصیان من نمی بخشم خودم را
تو باز حاشا می کنی مثل همیشه
هر گاه می نالم به درگاهت زنفسم
دل را تسلا می کنی مثل همیشه
من بنده ام کارم گنه گردیده اما
تو کار مولا میکنی مثل همیشه
با اینکه می دانی حسابم سخت گشته
از چه تقلا می کنی مثل همیشه
من دور گردم ازتو اما باز هم تو
در من تجلا می کنی مثل همیشه
از بس کریمی قطره قطره اشک من را
در اجر دریا می کنی مثل همیشه
برچسب ها: مناجات (7)، | نظر بدهید