ای تاابد زخیل کریمان کریم تر
دست رحیم تو ز رحیمان رحیم تر
تنها تو شیر فاطمه را نوش کرده ای
در سهم غم زکشته صحرا سهیم تر
ای در عزای مادر پهلو شکسته ها
اوج مصیبتت ز دو عالم عظیم تر
آقای مادری!که بود قبر خاکیت
برقبر بی نشانه زهرا مقیم تر
درد حسین و زینب اگر باب سوختست
درد تو هست اندکی از آن قدیم تر
در ماجرای کوچه و آن اتفاق شوم
بالله که نیست از دا زارت علیم تر
با اینکه راز سینه نگفتی به کس ولی
از رنگ زرد و خشم چه باشد کلیم تر
دشنام وطعنه ،کوچه و صلح و زن خبیث
در این مقام صبر که از تو ضعیم تر
برچسب ها: امام مجتبی(ع) (2)، | نظر