سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دیر می شود
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : چهارشنبه 92 مرداد 9
زمان : ساعت 5:57 عصر

امشب مرادعانکنی دیر می شود

گرحاجتم روا نکنی دیر می شود

آقا مریض معصیتم این شب عزیز

درد مرا دوا نکنی دیر می شود

احیا گرفته ای تو به هرجا خبر بده

گرخود مرا صدا نکنی دیر می شود

یک امشبی کنار تو هستم اگر مرا

با خویش آشنا نکنی دیر می شود

حالا ز سوز ناله خود بین روضه ها

جان مرا فدا نکنی دیر می شود

سردار نه سیاهی لشکر گه می شویم

مارا اگر سوا نکنی دیر می شود

تقدیر ما به دست شما می خورد رقم

امشب نگه به ما نکنی دیر می شود

***

آقا بجان فاطمه امشب اگر مرا

راهی کربلا نکنی دیر می شود




برچسب ها: امام زمان(عج) (11)، | نظر بدهید


دلم گرفته برایتان
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : جمعه 92 تیر 14
زمان : ساعت 11:26 صبح


آقا دلم چقدر گرفته برایتان

این جمعه هم گذشت و نیامد صدایتان

تقویم من پر از غم تنهایی شماست

طی شد بهار زندگی من به پایتان

 آشفته ام چنان که به فردا نمی رم

دیگر امید وصل ندارد گدایتان

چیزی نمانده است زمن جز دو روز عمر

این روزهای آخر من هم فدای تان

مردن هزار مرتبه بهتر زهجر یار

ای کاش پرزنم نفسی در هوای تان

ای کاش که به خانه ام آیی سحرگهی

ای کاش من به دشت نهم سر به جای تان

 




برچسب ها: امام زمان(عج) (11)، | نظر


آقا ظهور کن
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : شنبه 92 اردیبهشت 14
زمان : ساعت 11:22 عصر

 

ای سرنهاده بر دل صحرا ظهور کن

آقا قسم به غربت مولا ظهور کن

حرمت نمانده است برای مقدسات

آقا تو را به حرمت زهرا ظهور کن

یک روز هتک حرمت و یک روز نبش قبر

تا درد ما رسد به مداوا ظهور کن

هرچند که گمان نکنم یابد التیام

این جای زخم دشنه اعدا ظهور کن

می ترسم از جسارت این قوم بی حیا

ای پاسدار زینب کبری ظهور کن

این شام گوئیا که همان شام پربلاست

تا روی نی نیامده سرها ظهور کن

امروز جمعه نیست ولی زودتر بیا

می ترسم از رسیدن فردا ظهور کن

دیگر زلا یکلف نفسا گذشته کار

طاقت نمانده است به دلها ظهور کن

آقا چقدر جمعه و دلواپسی چقدر

دق می دهد فراق تو مارا ظهور کن

گر حکم صبر می دهی آقا به روی چشم

هر گه که بود میل تو آقا ظهور کن

 




برچسب ها: امام زمان(عج) (11)، | نظر


بهترین شراب
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : جمعه 92 فروردین 2
زمان : ساعت 3:1 عصر

جامی ز لعل شکّرت از هر شراب؛به

شرح حدیث حُسن تو از هر ثواب به

موی کمند و عنبرت از شب سیاهتر

ماه جمال دلکشت از آفتاب؛به

تفسیر آیه های جمال خدا رُخت

تشبیه حسن و دلبریت بی جواب؛به

بر مرغ دل به روز نبودت قفس روا

تقدیر گل به شام فراقت گلاب؛به

صحرا نشینی و سر افکنده در غمت

چون لاله واژگون و به دل خون ناب؛به

هر سر در اوست غیر هوایت نصیب باد

هردل نگشت خانه عشقت خراب؛به

هر کس که غیر راه تو پویند فناش نوش

هر نقشه غیر وصل تو نقش بر آب؛به

دستی که نیست لایق دامانتان قلم

چشمی که نیست لایق نظّاره خواب؛به

یک گوشه چشم فاصله بین من و شماست

آقا اشاره ات زخطاب و عتاب؛به




برچسب ها: امام زمان(عج) (11)، | نظر


عجیب نیست؟
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : جمعه 91 اردیبهشت 29
زمان : ساعت 12:4 صبح

 

آقا غریب هستی و اصلا عجیب نیست

از غربت علی دل تو بی نصیب نیست

بس نامه ها شبانه نوشتی من الغریب

ای آخرین حسین ...برایت حبیب نیست!

هل من معین غربت تو می رسد به گوش

مردی برای پاسخ هل من مجیب نیست

این روزها فتنه فراگیر گشته است

اما یکی به فکر دوا و طبیب نیست

آهسته تر به گوش تو می گویم ای عزیز

در انتظار روی تو یک بی شکیب نیست

دکان زدند پای شما خود پرستها

آقا نیا دعای فرجها نجیب نیست

حالا اگرچه فصل بهار آمده ولی

هرگل که بی تو باز شود دلفریب نیست

 




برچسب ها: امام زمان(عج) (11)، | نظر بدهید


آخرین پست سال نود
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : دوشنبه 90 اسفند 29
زمان : ساعت 4:25 صبح

از سال نه باقیست مگر یک نفسی

زین ماه دوازده نماندست بسی

تقویم پر از ماه شد و حرفی از

خورشید دوازده نیاورد کسی

اللهم عجل لولیک الفرج

پیشاپیش نوروز نیک






برچسب ها: امام زمان(عج) (11)، | نظر


برگرد آقا
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : دوشنبه 90 تیر 20
زمان : ساعت 7:16 عصر

 

وقت ظهورت دیر شد برگرد آقا

دل در غمت زنجیر شد برگرد آقا

ارض و سماءوماه وخورشید وستاره

بی تو همه دلگیر شد برگرد آقا

چندی دلم خوش بود با کنج خرابات

میخانه هم بی پیر شد برگرد آقا

آن روز اول از قدومت خار گل شد

گلها همه شمشیر شد برگرد آقا

دنیا پرستی و غروروعیش ناپاک

در بین ما واگیر شد برگرد آقا

از فعل بد، ذکر و مناجات و دعا هم

مهجورو بی تاثیر شد برگرد آقا

آیات والعصر-ان الانسان لفی خسر

در غیبتت تفسیر شد برگرد آقا

آن خوابهای بد که دشمن بهر ما دید

یک یک همه تعبیر شد برگرد آقا

پیر خراسانی زدست یار بد عهد

از زندگانی سیر شد برگرد آقا

گفتی می آیی گر جهان را ظلم گیرد

این فتنه عالم گیر شد برگرد آقا

ترسم که روی خود در آیینه ببینم

این نوکرت هم پیر شد برگرد آقا

در چشم تار منتظر پایان این شعر

اشک غمت تکثیر شد برگرد آقا




برچسب ها: امام زمان(عج) (11)، | نظر بدهید



مرجع دریافت قالب ها و ابزارهای مذهبی
Design By : Ashoora.ir


 

پایگاه جامع عاشورا